منظور از قیمت سهام، قیمت بازار یا قیمت معاملاتی، که در برگیرنده ارزشی است که بر حسب توافق خریدار و فروشنده تعیین میگردد. قیمت هر سهم که به طور روزانه در تابلوی بورس اوراق بهادار منعکس میشود قیمت آخرین معامله ای است که بر روی سهم مذکور انجام شده است.
و منظور از تغییر قیمت سهام نیز، تغییرات مختلف در ارزش مبادله ای سهامی است که در بازار بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار میگیرد (قائمی، 1379، 76).
موضوع تغییرات ناگهانی قیمت سهام، طی سالهای اخیر و به ویژه بعد از بحران مالی سال 2008، توجه بسیاری از دانشگاهیان و افراد حرفهای را به خود جلب کرده است. این تغییرات، به دو صورت سقوط و جهش قیمت سهام رخ میدهد. با توجه به اهمیتی که سرمایهگذاران برای بازده سهام خود قائل هستند، پدیدهی سقوط قیمت سهام که منجر به کاهش شدید بازده میشود، در مقایسه با جهش بیشتر مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است (فروغی و میرزایی، 1391، 81).
تعریف سقوط قیمت سهام دارای سه ویژگی مشخص است:
هر یک از ویژگیهای سهگانه فوق، در مجموعه ای از حقایق تجربی، مستدل و قوی ریشه دارد. در رابطه با ویژگی نخست، هانگ و استین (2003) بیان میکنند که بسیاری از تغییرات بزرگی که بعد از جنگ جهانی در شاخص (S & P500) رخ داده است و به ویژه سقوط بازار در اکتبر 1987، به دلیل افشای اخبار مربوط به یک رویداد مهم و قابل توجه نبوده است. ویژگی دوم تعریف فوق، ناشی از یک عدم تقارن تجربی و قابل توجه در تغییرات بازده بازار است. بدین معنی که تغییرات بزرگ در قیمت بیشتر به صورت کاهش و کمتر به صورت افزایش بوده است. سومین ویژگی تعریف سقوط قیمت سهام، این است که سقوط، پدیدهای است که تمام بازار را در بر میگیرد. بدین معنی که این پدیده به تمام انواع سهام موجود در بازار سرایت میکند (همان منبع، 81).
قیمت سهام هر لحظه و بر اثر تغییرات عرضه و تقاضای بازار قابل تغییر است. اگر تعداد خریداران یک سهم از تعداد فروشندگان آن بیشتر باشد، یعنی تقاضای خرید یک سهم بیشتر از میزان عرضه آن برای فروش باشد، قیمت آن سهم افزایش مییابد و برعکس. درک عرضه و تقاضا و تغییرات قیمتی ناشی از آن بسیار آسان است، اما آنچه دشوار است، فهم آن چیزی است که به تغییرات عرضه و تقاضا در بازار سهام میانجامد و سبب میشود برخی خواهان یا خریدار سهم خاصی شوند و برخی دیگر، روی گردان یا فروشنده آن باشند (خاکپور، 1387، 58).
مطابق تئوری اقتصادی الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایهای قیمت یک دارایی تابعی از ریسک و نوسانات شرطی آن است. لذا، پیش بینی نوسانات قیمت یا بازدهی سهام اهمیت زیادی در انتخاب پرتفوی، مدیریت داراییها و حتی قیمتگذاری سهام شرکتهایی که تازه وارد بورس میشوند دارد. توسعه همه جانبه و تعمق بازار سرمایه به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی، نیازمند اعتماد عموم مشارکت کنندگان به کارایی و درستی آن در تعیین قیمت عادلانه اوراق بهادار است. یک سهم جدید در بازار هیچ قیمتی ندارد، زیرا هنوز در بازار آزاد معامله نشده است. بنابراین این پرسش مطرح میشود که قیمت مناسب برای این سهم چگونه تعیین میشود؟
تعیین قیمت سهام کار بسیار مشکلی است، بدیهی است شرکتی که این اوراق بهادار را منتشر کرده است میخواهد آنها را به بالاترین قیمت ممکن بفروشد و خریداران یا کسانی که میخواهند در این سهام سرمایهگذاری نمایند مایلند آن را به پایینترین قیمت ممکن بخرند. قیمت سهام شرکتها بیشتر از طریق عرضه و تقاضا و یا توسط کارگزاران، مؤسسات تأمین سرمایه و … تعیین میشود. جهت قیمت گذاری بایستی قیمتی تعیین شود که برای شرکت انتشار دهنده سهام معقول، مناسب و عادلانه باشد و از سوی دیگر نظر خریداران و سرمایهگذاران را هم جلب کند و رغبت و میل به سرمایهگذاری را در آنان بر انگیزاند. تجربه نشان داده است که اگر قیمت سهامی به صورتی «معقول و مناسب» تعیین شود قیمت آن سهام کم کم، در بازار روند صعودی به خود میگیرد (همان منبع، 125).
یکی از موارد مهم جهت رشد و توسعه بازار سرمایه، ایجاد دانش عمومی در ارتباط با فرآیند تعیین قیمت اوراق بهادار از جمله سهام و عوامل موثر بر قیمت و حجم معاملات سهام و تفسیر رویدادهای مهم از قبیل اعلان افزایش سرمایه از طریق عرضه سهام جدید میباشد. عرضه سهام باعث میشود که سهام بیشتری در دست سهامداران باشد و حجم مبادلات افزایش یابد. حجم مبادلات نیز میتواند به عنوان اطلاعاتی مهم و با ارزش در تصمیمگیریهای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گیرد و اطلاعات مفیدی در ارتباط با وضعیت فعلی و چشمانداز آینده قیمت به تصمیم گیرندگان و سرمایهگذاران ارائه نماید. شرکتهایی که حجم معاملاتشان نسبت به دیگر شرکتها بالاتر است، به دلیل قابلیت نقدشوندگی بالاتر، ریسک کمتری در ارتباط با عدم امکان فروش سهام در بازار خواهند داشت.
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
درباره این سایت